برداشته. افراشته: همه بازبسته بدین آسمان که بر برده بینی بسان کیان. بوشکور، بر روی دویدن: سالها ای اشک جا دادم ترا در چشم خویش وقت فرصت کی روا داری که بر رویم جهی. سلمان. و شعر فوق بهر دو معنی ایهام دارد
برداشته. افراشته: همه بازبسته بدین آسمان که بر برده بینی بسان کیان. بوشکور، بر روی دویدن: سالها ای اشک جا دادم ترا در چشم خویش وقت فرصت کی روا داری که بر رویم جهی. سلمان. و شعر فوق بهر دو معنی ایهام دارد
کسی که مادرش مرده باشد، کلمه ایست که در مقام اظهار تاسف و همدردی یا تحقیر آمیخته بدلسوزی بشخصی گویند و گاه مادر در مقام دلسوزی فرزندخویش را که احیانا گرفتار مخمصه و دچار زحمت شده بدین عنوان خطاب کند: مثل مادر مرده بطور تب ناکی آن میکشید
کسی که مادرش مرده باشد، کلمه ایست که در مقام اظهار تاسف و همدردی یا تحقیر آمیخته بدلسوزی بشخصی گویند و گاه مادر در مقام دلسوزی فرزندخویش را که احیانا گرفتار مخمصه و دچار زحمت شده بدین عنوان خطاب کند: مثل مادر مرده بطور تب ناکی آن میکشید